یکبارنفس کوته و صدبار کشیده/حتما شده این سینه به مسمار کشیده

تصویر تو مبهم شده‌ی دست کسی نیست/تحلیل من این است به دار کشیده

سینه‌اش شد سپر شیره خدا اما حیف/کار این سینه به مسمار کشیده ست

مادر به خدا درد تو مسمار نبود/حتی به خدا دفن شب تار نبود

این‌ها همه شد بهانه تا درک کنیم/در کل مدینه یک نفر یار نبود

مسمار خنجر شد گلو را زیر‌ و رو کرد/در کوچه باید قتلگاه را جستجو کرد

زجری که تو از داغیِ مسمار کشیدی/حلقوم حسینِ تو ز خنجر نکشیده

کاش در پشت در سوخته مسمار نبود/خانه در سیطره‌ی افعی و کفتار نبود

کربلا جلوه‌ی هفتاد‌و‌سه تن بود اگر/هیزم و میخ و در و آتش دار نبود

شیشه بودی و زِ هر ضربه ترک‌دار شدی/ سینه چاک از کرم ضربه‌ی مسمار شدی

شُهره‌ی داغ شدی مارِآفاق شدی/و تو ضرب‌المثل هر در و دیوار شدی

1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست