به نام خالق قیوم. به مناسبت شهادت مظلومانه ی حضرت زهرا(س) که صاحب ولایت کبری هستند, قصد بر شناخت جزیی ایشان و در حد درک خودمان را داریم، ازین رو شناختنامه‌ی علت خلقت، حضرت فاطمة‌الزهرا(س) را نوشتیم. باشئ قبول درگاه حق تعالی و واسطه‌های الله.

شناخت نسب و زندگانی حضرت زهرا(س)

نام دختر گرامی حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و اله و سلم، فاطمه و لقب ایشان زهرا است. کنیه ایشان ام ابیها و مادر گرامی ایشان حضرت خدیجه سلام الله علیها می باشند. تاریخ تولد ایشان ۲۰ جمادی الثانیه سال ۵ بعثت در مکه و در خانه حضرت خدیجه می باشد.
مدت عمر حضرت زهرا(س) ۱۸ سال است. همانطور که می دانید علت شهادت حضرت زهرا(س) روضه ای بسیار سوزناک و دردناک است. قاتل ایشان خلیفه ی دوم یعنی عمر(ل) و قنفذ(ل) می باشند. محل دفن ایشان در مدینه طیبه می باشد. ایشان ۳ پسر و ۲ دختر به یادگار گذاشتند.

حضرت فاطمه علیها السلام از دیدگاه قرآن

در این قسمت از مطلب قصد کاوش در قرآن از نظر ائمه علیهم السلام درباره‌ی حضرت زهرا(س) را داریم:

آیه ی اول: [ آیه تطهیر]

« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (۳۳) » [۱] .
خدا چنین می‌خواهد که رجس (ناپاکی و گناه) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند».
[۱]: سوره ی الاحزاب: ۳۳.

آیه ی تطهیر در خانه ی‌ام سلمه [۱] نازل شده است و در آن هنگام رسول اکرم، حضرت صدیقه، امیر المؤمنین، و حسنین صلوات الله علیهم حضور داشته اند، جناب‌ام سلمه خودش از رسول اکرم صلی الله علیه واله تقاضا می‌کند که من نیز به جمع شما داخل بشوم و تحت کساء  نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم؟

حضرت او را نهی کرد و فرمود: نه، تو داخل نشو (و أنت إلی خیر) چون این آیه مخصوص است به ما پنج تن.
نام جماعتی از صحابه که شأن نزول این آیه را در خصوص پنج تن نقل کرده اند و روایات آنها متواتر است به این شرح می‌باشد:

  1. سعدبن ابی وقاص
  2.  انس بن مالک
  3. ابن عباس
  4.  ابو سعید خدری
  5.  عمر بن ابی سلمه
  6.  واثلة بن اسقع
  7.  عبدالله بن جعفر
  8.  ابو حمراء هلال
  9.  أم سلمه
  10.  عایشه
  11.  ابو هریره
  12.  معقل بن یسار
  13.  ابو الطفیل
  14.  جابر بن عبدالله
  15.  ابوبرزهی اشمی
  16.  مقداد بن اسود

بعد از نزول آیه ی تطهیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله پرسیده شد که این آیه ی شریفه در شأن کیست؟ حضرت فرمود: «در شان من، علی، فاطمه، حسنین». [۱] [۱]: ابوسعید خدری می‌گوید پیامبر فرمود: نزلت هذه الایه فی خمسه: فی و فی علی و حسن و حسین و فاطمه «إذا یرید الله الابه. «یعنی: این آیه « إذا یرید الله در شأن پنج نفر نازل شده است: من و علی و حسن و حسین و فاطمه».

منابع: (تفسیر طبری ۵ / ۲۲، شواهد التنزیل ۲ ح ۷۹۹، فرائد السمطین ۱۰ / ۲/ ح ۳۵۹، الصواعق المحرقه/ ۲۲۱، تفسیر ابن کثیر ۳ ۶۸۵، مختصر تاریخ دمشق ۱۳۸۷، مجمع الزوائد ۶۷ / ۹، در المنثور ۱۹۸ / ۵، ینابیع الموده/۲۹۴).

یکی از آن روایات که مورد قبول فریقین (شیعه و سنی) می‌باشد، این است که جناب‌ام سلمه می‌فرماید: من از پیامبر حق پرسیدم که این آیه در شأن کیست؟ حضرت فرمود: درباره ی من، علی، فاطمه و حسنین است و تو هم مشمول این آیه نیستی.

آیه ی دوم: [آیه ی مباهله]

« فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ » [۱] پس بگو (ای پیامبر) بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتارسازیم.
[۱]: سوره آل عمران: ۶۱

این آیه بطور صریح و آشکار ندا می‌کند بر اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله هنگامی که با انصارای نجران مباهله فرمود، حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در این مورد شرکت داشت، و او وجود مقدسی است که میان چهار معصوم دیگر در آیه ی مباهله قرار گرفته است.

دو معصوم (ابنائنا حسنین، و دو معصوم (انفسنا) پیامبر و علی، و یک معصومه ی ما بین آنان، که از نساء منحصر است به این وجود مقدس.

آیه ی سوم: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»

«فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ» [۱] پس حضرت آدم از حضرت حق تبارک و تعالی کلمات را فراگرفت (و آن کلمات را وسیله ی قبول توبه ی خویش قرار داد و خداوند توبه ی او را پذیرفت.
[۱]: سوره البقره: ۳۷.

جناب ابن عباس از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل می‌کند که آن حضرت فرمود:
«لَمَّا خَلَقَ الله تَعَالَی آدَمَ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ عَطَسَ، فَأَلْهَمَهُ الله «الْحَمْدُ لله رَبِّ الْعَالَمِینَ» فَقَالَ لَهُ رَبُّهُ: یَرْحَمُکَ رَبُّکَ. فَلَمَّا أَسْجَدَ لَهُ الْمَلَائِکَةَ تَدَاخَلَهُ الْعُجْبُ، فَقَالَ: یَا رَبّ، ِ خَلَقْتَ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَیْکَ مِنِّی؟! فَلَمْ یُجِبْ. ثُمَّ قَالَ الثَّانِیَةَ فَلَمْ یُجِبْ، ثُمَّ قَالَ الثَّالِثَةَ فَلَمْ یُجِبْ، ثُمَّ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ: نَعَمْ، وَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ.

فَقَالَ: یَا رَبِّ فَأَرِنِیهِمْ، فَأَوْحَی الله عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی مَلَائِکَةِ الْحُجُبِ أَنِ ارْفَعُوا الْحُجُبَ، فَلَمَّا رُفِعَتْ، إِذاً آدَمُ بخمَسَةِ أَشْبَاحٍ قُدَّامَ الْعَرْشِ؛ فَقَالَ: یَا رَبِّ، مَنْ هَؤُلَاءِ؟ قَالَ: یَا آدَمُ هَذَا مُحَمَّدٌ نَبِیِّی، وَ هَذَا عَلِیٌّ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ ابْنُ عَمِّ نَبِیِّی وَ وَصِیُّهُ، وَ هَذِهِ فَاطِمَةُ ابْنَةُ نَبِیِّی، وَ هَذَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ابْنَا عَلِیٍّ وَ وَلَدَا نَبِیِّی. ثُمَّ قَالَ: یَا آدَمُ هُمْ وُلْدُکَ، فَفَرِحَ بِذَلِکَ.

فَلَمَّا اقْتَرَفَ الْخَطِیئَةَ، قَالَ: یَا رَبِّ، أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ لَمَّا غَفَرْتَ لِی، فَغَفَرَ الله لَهُ بِهَذَا، فَهَذَا الَّذِی قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ» فَلَمَّا هَبَطَ إِلَی الْأَرْضِ، صَاغَ خَاتَماً، فَنَقَشَ عَلَیْهِ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله وَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ» وَ یُکَنَّی آدَمُ بِأَبِی مُحَمَّدٍ». [۱]

ترجمه: بعد از آنکه خدای تعالی آدم را آفرید، حضرت آدم عطسه کرد و با الهام خدائی «الحمدلله رب العالمین» گفت. خدای تعالی در جواب او فرمود: «یرحمک ریک» رحمت خدا بر تو باد.
خوشا آن بشری که جواب عطسه اش خطاب الهی باشد). هنگامی که فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، عجب (و خودپسندی) به او راه یافت و در حالی که به خود می‌بالید عرض کرد: پروردگارا، آیا مخلوقی که نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریده‌ای؟ و این سؤال را سه بار تکرار کرد و هر سه بار بی جواب ماند.

سپس از جانب پروردگار خطاب آمد: بلی یا آدم، مخلوقاتی از تو محبوب‌تر دارم که اگر آنان نبودند تو را نیز نمی آفریدم. عرض کرد: پروردگارا آنان را به من نشان بده.

در آن هنگام خدای تعالی به فرشتگان حاجب درگاه الهی وحی شد: پرده‌ها را کنار بزنید. (پلی، آفریننده ی جهان در پشت پرده ی غیب موجوداتی دارد که سبب تربیت آدم و اولاد آدمند). چون حجابها برداشته شد، از پشت پرده‌ی غیب، پنج شبح ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند. حضرت عرض کرد: پروردگارا اینان کیستند؟

خطاب آمد. این پیامبر من، این علی امیرالمؤمنین پسر عموی او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین پسران علی و فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفی نام‌های آن‌ها، خدای تعالی فرمود: یا آدم، اینان مقام اول را دارا هستند و درجات‌شان بسیار عالی و مرتبه ی تو تالی مقام والای اینان می‌باشد. و بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد: پروردگارا، از تو مسئلت دارم که به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین از خطای من در گذری.

پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه ی شریفه که خدا می‌فرماید: پس آدم کلماتی از پروردگارش فراگرفت که به وسیله ی آن کلمات توبه‌ی او مورد قبول واقع گردید.

ابن عباس، سپس روایت را چنین ادامه می‌دهد که پیامبر فرمود: هنگامی که آدم بر زمین فرود آمد، انگشتری برای خود ساخت که نقش آن عبارت مبارک «محمد رسول الله و علی امیرالمؤمنین» بود؛ و «ابومحمد» (پدر محمد) کنیه ی او شد.

حافظ ابن نجار [۱] که یکی از بزرگان عامه (سنی) است به سند خودش از ابن عباس روایت می‌کند:
«سَأَلْتُ رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله عَنِ الْکَلِمات الَّتی تَلَقّیها آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فتاب عَلَیه. قالَ: سَأَلَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَیْنِ إلا تُبْتَ عَلَیَّ، فَتابَ الله عَلَیه» [۲]

از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله سؤال کردم: آن (کلماتی که حضرت آدم از پروردگار خود فرا گرفت و به وسیله ی آن توبه‌ی او مورد قبول واقع شد، چیست؟ حضرت فرمود: آدم با این کلمات از خدا درخواست کرد که توبه‌ی او را بپذیرد: «به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، توبه ی مرا قبول فرما». پس خدای تبارک و تعالی توبه ی او را پذیرفت».
این روایت را سیوطی [۱] در «درالمنثور» [۲]، بدخشانی – از حافظ کبیر دار قطنی [۳] تجار، و ابن مغازلی [۴] در «مناقب» با ذکر سند نقل کرده اند.
[۱]: ابوالفتح محمد بن علی طنزی (متولد ۶۸۰ هجری) در کتاب الخصائص العلویه حدیث مذکور را نقل کرده است. این روایت – با ارجاع به الخصائص العلویه – در کتاب ارجح المطالب/ ۳۲۰ و الغدیر ۳۰۱ / ۷ ذکر گردیده است. در کتاب بحار نیز این روایت را می‌توانید ببینید. (بحارالانوار ۱۱/ ۱۷۵).

 با توجه به مطالبی که گفته شد از این آیه هم استفاده می‌شود که وجود مقدس حضرت صدیقه علیها السلام سبب خلقت عالم و ولیةالله بوده است.

آیه ی چهارم: «وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ »

«وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ » [۱] « هنگامی که پروردگار حضرت ابراهیم را با کلماتی امتحان فرمود و آن کلمات را تمام کرده. »
[۱]: سوره ی بقره: ۱۲۴

در این باره مفضل بن عمر یکی از بزرگان صحابی حضرت صادق علیه السلام که حکیم و فقیه‌ای فوق العاده است، روایتی از آن حضرت نقل می‌کند و می‌گوید:

«سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ الله عَزَّوَجَلَّ: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَ تَمَّهُنَّ». ما هذِهِ الْکَلِماتُ؟ قالَ علیه السلام: هِیَ الْکَلِماتُ الَّتی تَلَقّیها آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْهِ، وَ هُوَ أ نَّه قالَ: «أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمّدٍ وَ عَلِیّ وَ فاطِمَةَ وَ الحْسَنِ وَ الحْسَیْنِ إلّا تُبْتَ عَلَیَّ»، فَتابَ الله عَلَیْهِ، إنّهُ هُوَ التَّوابُ الرَّحِیمُ، قُلْتُ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ الله فَما یَعْنی عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ: «فَأَ تَمَّهُنَّ»، قالَ: یَعْنی أَ تمّهُنَّ إلَی القائِمِ إثنَا عشر إماماً، تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الحْسَینِ علیه السلام [۱]

از حضرت صادق علیه السلام معنی آیه ی شریفه ی «وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» را پرسیدم که مقصود خدای تعالی از این کلمات چیست؟ فرمود: این کلمات، همان کلماتی است که حضرت آدم، از خدای تعالی فرا گرفت و چنین عرض کرد: «پروردگارا به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین از تو درخواست مینمایم که توبه ی مرا بپذیری»؛ پس توبه اش مورد قبول واقع گردید، بدرستی که خدا، بسیار توبه پذیر و مهربان است.
مفضل بن عمر می‌گوید: سپس از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم مقصود خدای تعالی از «أَتَمَّهُنَّ» در این آیه چیست؟ فرمود: یعنی نام نه امام دیگر از اولاد حسین بن علی تا قائم آل محمد صلی الله علیه واله را به پنج تن ملحق نمود).
[۱]: این روایت را از علمای عامه قندوزی در کتاب ینابیع الموده/ ۹۷ نقل نموده است. از میان کتب علمای شیعه – معانی الاخبار/۱۲۶، بحارالانوار ۱۷۶ / ۱۱.

آیه‌ی پنجم:[ آیه ی مودت ]

« قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» [۱] بگو (ای پیامبر) من برای انجام رسالتم پاداشی از شما نمی خواهم،مگر مودت با خویشان نزدیکم».
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارک و تعالی، مودت نزدیکان خویش اعلام می‌دارد. یعنی فقط مودت خویشان حضرت رسول اکرم را می‌توان اجر و مزد رسالت عظمای احمدی دانست.
[۱]: سوره ی الشوری ۲۳، به اجماع فریقین (شیعه و سنی) و جمیع مسلمین، این آیه در شأن اهل بیت عصمت و قداست نازل شده است یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین سلام الله علیهم.
احمد بن حنبل در مناقب، حافظ ابن منذر، حافظ ابن ابی حاتم، حافظ طبرانی، حافظ ابن مَرْدُویه، واحدی مفسر، ثَعْلَبی مفسر، حافظ ابونعیم،  بَغَوی مفسر، و فقیه ابن مَغازلی از ابن عباس روایت می‌کنند که می‌فرماید:
«لمّا نَزَلَتْ هذِهِ الایةُ، قِیل: یا رَسُو لالله مَنْ قَرابَتُکَ، هولاءِ الَّذِینَ وَجَبَتْ عَلَیْنا مَوَدَّتُهُم؟ فَقالَ: عَلِیٌ وَ فاطِمَةُ وَ ابْناهُما [۱] «بعد از نزول این آیه از پیامبر اکرم سؤال شد: خویشاوندان نزدیک تو که مودّت آنان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ حضرت در جواب فرمود: علی، فاطمه، و دو فرزند آنان حسن و حسین.

چه کسانی این آیه را نقل کرده اند؟

محب الدین طبری در ذخائر، زَمَخشری در کشاف، حَمَوینی در فرائد، نیسابوری در تفسیرش، ابن طلح هی شافعی در مطالب السؤول، رازی در تفسیرش، ابوالسعود در تفسیرش، ابوحیان در تفسیرش، نَسَفی در تفسیرش، حافظ هَیْثَمی در مجمع، ابن صَباّغ مالکی در فصول و حافظ کَنجْی در کفایةالطالب و زَرْقانی در شرح المواهب، ابن حجر هَیْتَمی در صواعق، سُیوُطی در احیاءالمیت)، مطبوع در حاشیه ی اتحاف (، شِبلْنَجی در نورالأبصار، و صَباّن در اِسْعاف الرّاغبین روایت مذکور را نقل کرده اند.

قَسْطَ نّالی در المواهب اللَّدُنّیَّه می‌فرماید:

«ألْزَمَ الله موَدَّةَ قُرْباهُ کافَّةَ وَ بَرِیَّتِهِ وَ فَرَضَ مَحَبَّةَ لُمجَْةِ أهْلِ بَیْتِهِ المُعَظَّمِ وَذُرِیَّتِهِ، فَقالَ تَعالی: «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی » [۲] «خدای تعالی مودّت خویشان نزدیک پیامبر را بر همگان واجب کرده است و درباره ی وجوب محبت اهل بیت معظم حضرت رسول او ذریه ی اوست که خدا می‌فرماید: بگو ای پیامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدی نمی خواهم به جز مودّت خویشان نزدیکم. »

آیه ی ششم: آیه ی اطعام

«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا *إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا » [۱] .
[۱]: سوره ی الانسان: ۸ و ۹.

«آنان در راه دوستی خدا طعام خود را به فقیر و یتیم و اسیر می‌دهند و می‌گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‌دهیم و از شما هیچ پاداشی و سپاسی هم نمی طلبیم. »

از این آیه هم در منقبت حضرت صدیقه زهرا سلام الله علیها می‌توان استفاده کرد. این موضوع هم از مسلّمات فریقین شیعه و سنی است که یقیناً حضرت صدیقه علیها السلام از جمله اشخاصی است که سوره ی «هَلْ أتی » در شأن آنان نازل شده است و هیچکس در این مطلب که این سوره در فضائل اهل بیت است و حضرت صدیقه علیها السلام نیز یکی از آنان می‌باشد هیچگونه اشکالی را عنوان نکرده است.

آیه ی هفتم: آیه‌ی اثبات ولایت حضرت زهرا(س)

«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا (۷۲) » [۱] .

آیه ی مذکور نیز از آیاتی است که در اثبات ولایت حضرت صدیقه سلام الله علیها می‌توان از آن استفاده کرد. امانتی که خدای تعالی به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرده است و از آنها خواسته تا آن را بپذیرند، و این امانت همان ولایت پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسنین و ائمه: بعد از آنان می‌باشد.
[۱]: سوره ی الاحزاب: ۷۲.

 

 

1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست