بسم الله الرحمن الرحیم و صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

در این مطلب به بمناسبت روز بزرگداشت سلمان فارسی و به گفته‌ی پیامبر صل الله علیه و آله و سلم، سلمان محمدی به شناخت جزیی نسب و مقام ایشان بپردازیم، انشالله تعالی.

شناخت جناب سلمان فارسی

  • نام: سلمان.
  • كنيه: «ابوعبدلله» يا «ابوالحسن» يا «ابواسحاق»
  • تاريخ تولد: نامعلوم.
  • تاريخ وفات: سال سى و چهارم هجرى.
  • مدت عمر: گفته شده كه سيصد سال زيست، به قول ديگر كمتر و به قولى بيشتر.
  • موطن: «جى» از قراء اصفهان و گفته شده از «رامهرمز» فارس بوده است.
  • مدفن: «مدائن» در نزديكى بغداد. قبر «حذيفة بن اليمان» نيز در آنجا واقع است.
  • پدر: پدرش دهقان بوده است (يعنى رياست مردم منطقه خود را داشته است).
  • گروه و طبقه: از موالى (آزادشدگان) رسول الله صلى الله عليه و آله شمرده مى شود. بيش از ده مولى او را در بردگى داشتند تا اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را خريد و آزاد فرمود.
  • شغل و پيشه: در زمانى كه حاكم مدائن بود برگ درخت خرما مى بافت و آن را فروخته ارتزاق مى كرد.
  • اسلام آوردن: در برخى از روايات، او و امیرالمومنین على عليه السلام از سابقين و اولين (نخستين ايمان آورندگان) شمرده شده اند. چنانكه ( (ابن مردويه) ) چنين گفته است و چنانكه خواهد آمد. قول ديگر اين است كه در اوايل هجرت اسلام آورد.
  • جنگ‌ها: روايت شده است در جنگ بدر و احد شركت داشته و پس از آن در هيچ كارزارى غايب نبوده است.
  • حقوق و مواجب: پنج هزار درهم كه آن را صدقه مى داد و حاصل دسترنج خود را مى خورد.
  • منزل مسكونى: خانه اى كه در آن مسكن نداشت و در زير سايه ديوارها و درختها به سر مى برد تا اين كه برخى او را راضى كردند و برايش سرپناهى ساختند كه چون بر مى خاست سرش به سقف آن اصابت مى كرد و چون پاهايش را دراز مى كرد به ديوار آن مى خورد. و او در جستجوى دين حق، كتابهايى خوانده بود.

از ويژگی‌هاى سلمان

از وضع مسكن سلمان، پيشه او و كارى كه با حقوق و مواجبش مى كرد زهد آن جناب و اعراض او را از دنيا دانستيم در اين جا بيش از اين به اين صفت او نمى پردازيم.

بعضى او را چنين وصف كرده اند: خير، فاضل، عالم، زاهد و به دور از رفاه و نعمت بود و عبايى داشت كه قسمتى از آن را زير خود مى انداخت و قسمت ديگرش را روى خود مى كشيد… فقيران را دوست مى داشت و ايشان را بر صاحبان ثروت و مكنت، مقدم مى داشت. به طورى كه گفته مى شود «اسم اعظم» را مى دانست و از هوشمندان بود. و ايمان داراى ده درجه و مرتبه است سلمان از بالاترين درجه آن برخوردار بود. و علم و علما را دوست مى داشت.

بنابر آنچه از امام صادق عليه السلام روايت شده: «سلمان بنده صالح، حنيف و مسلم بود و از مشركان نبود».  و در حديثى از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم آمده است كه: «در مورد سلمان تو را به اشتباه نيندازند. كه خداى تبارك و تعالى به من دستور داده كه او را از علم بلايا، مرگها، انساب و قضاوت باخبر سازم». علم اول و آخر را مى دانست، دريايى بى پايان بود. از مقتل شهدا در كربلا و جريان خوارج خبر داده بود.

مقام و منزلت سلمان

صاحب كتاب «الاستيعاب» گفته است: از طرق مختلف روايت شده كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «اگر دين نزد ستارگان ثريا باشد سلمان بدان مى رسد».

از عايشه روايت شده كه گفته است: «سلمان شب هنگام با رسول الله صلى الله عليه و آله نزد ما بود با او همنشين بود». و چنانكه نقل خواهد شد رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود: «سلمان از خانواده ماست».

از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين صلوات الله عليه از علم مخزون و مكنون الهى چيزهايى را كه ديگران تحمل آن را نداشتند به سلمان مى گفتند». به او امر شد: «اى سلمان! به منزل فاطمه دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله برو كه او مشتاق ديدار توست، مى خواهد هديه اى را كه از بهشت بدو اهدا شده به تو اهدا كند.

و نيز حضرت فاطمه سلام الله عليها يكى از دعاها را به او آموخت و از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم روايت شده كه فرمود: «سلمان از من است هر كس بدو جفا كند به من جفا كرده و هر كس او را بيازارد مرا آزرده… و بنابر آنچه روايت شده امام صادق عليه السلام به منصور بن بزرج فرمود: «نگو سلمان فارسى بلكه بگو سلمان محمدى».

رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم بين سلمان و ابوذر قرار برادرى گذاشت و بر ابوذر شرط كرد كه سلمان را نافرمانى نكند.

در موقع رفتن فاطمه عليها السلام به خانه امیرالمومنین على عليه السلام، فاطمه سلام الله عليها بر استر پيامبر صلى الله عليه و آله نشست و رسول الله به سلمان دستور داد افسار استر را در دست بگيرد و خود از عقب استر را مى راند.

سلمان رحمت الله علیه يكى از كسانى بود كه پس از شهادت رسول الله صلى الله عليه و آله بدانچه آن حضرت فرموده بود وفادار ماند. همواره از جمله كسانى بود كه به برگرداندن خلافت از امیرالمومنین على بن ابیطالب علیه‌السلام به ديگران اعتراض كرد، او و «ابى بن كعب» را در اين باره با آن مردم گفتگوها و مباحثاتى بوده است.

برای مطالعه‌ی ابتدا تا انتهای غدیرخم کلیک بفرمایید.

درگذشت سلمان

چون سلمان وفات يافت اميرالمؤمنين على عليه السلام غسل، كفن، نماز بر جنازه و دفن او را به انجام رسانيد آن حضرت به همين منظور از مدينه به «مدائن» آمد و اين ماجرا از كرامات معروف اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام است.

از حيات سلمان محمدى كه چون دسته گلى از ميان هزاران گل زيبا برگزيديم و چه بسا از گل‌هايى زيباتر و عطر آگين تر صرف نظر كرده باشيم. 

سلمان محمدی و ولایت امیرالمومنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)

از امام صادق از پدران بزرگوارشان امام محمد باقر علیهم السلام آمده که: وقتی این آیه بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نازل گشت:

« قُلْ لا أسئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجراً إلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی »

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بپاخاست و فرمود: ای مردم خداوند تبارک و تعالی بر شما امری را فرض کرده آیا آن را ادا می‌کنید؟ پس هیچ یک از آنان جواب ندادند. و چون فردای آن روز شد بپاخاست، و نظیر آن سخن را فرمود، ولی از هیچ کس جوابی برنخاست. سپس همان سخن را روز سوّم گفت، و کسی پاسخ نداد.

پس فرمود: ای مردم این امر طلا و نقره و خوردنی و آشامیدنی نیست. گفتند: پس آن را به ما بگو. فرمود: خدای تبارک و تعالی بر من نازل کرده: بگو از شما بر انجام آن [رسالت] چیزی درخواست نمی کنم مگر مودّت و دوستی خاندانم، گفتند: آری، این را ادا می‌کنیم.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: به خدا قسم به آن وفا نکردند مگر هفت نفر: سلمان و ابوذر و
عمار و مقداد بن الاسود کندی و جابر بن عبداللَّه انصاری و غلامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به نام بست (یا کبیت) و زید بن ارقم.

البرهان؛ ۴ / ۱۲۴؛ غایة المرام، ص ۳۰۹. المقصد الثانی، باب ۶، ۱۴.

جایگاه سلمان محمدی از زبان پیامبر(ص)

حدیث نبوی است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: « سلمان از ما اهل البیت است ». و فرموده امامان علیهم السلام: « شیعیان ما از ما هستند و به ما برمی گردند ».

در تفسیر برهان و غیر آن از عمر بن یزید ثقفی آمده که گفت: حضرت امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای پسر یزید تو به خدا سوگند از ما اهل البیت هستی.

عرضه داشتم: فدایت شوم از آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم؟

فرمود: آری به خدا سوگند.

عرض کردم: از خودشان فدایت گردم؟

فرمود: آری به خدا از خودشان، ای عمر آیا در کتاب خدای عز و جل نخوانده ای:

« إنَّ أولی النَّاسِ بِإبراهیمَ للَّذینَ اتَّبعُوهُ وَ هذا النَّبِیُّ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ المُؤمنین » [۱] ؛ همانا نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و امّتش که اهل ایمانند، و خداوند دوستدار مؤمنین است.

و آیا فرموده خداوند «عزَّ اسمه» را نخوانده ای:

« فَمَنْ تَبِعَنِی فَإنَّهُ مِنّی وَ مَنْ عَصَانی فَإنَّکَ غَفُورٌ رَحیمٌ » [۲] ؛ پس هر کس [در راه توحید و خداپرستی] پیرو من باشد او از من است و هر که مخالفت من کند [و راه شرک و عصیان پوید اختیارش با تو است که] تو خدای بخشنده و مهربانی.

و در این معنی روایات بسیاری هست، و آنچه یاد کردیم برای أهل بصیرت کافی است.

[۱]: تفسیر البرهان، ۱ / ۲۹۰ و سوره آل عمران، آیه ۶۸.
[۲]: سوره ابراهیم، آیه ۳۶.

سلمان فارسی و مهدویت

حضرت قائم علیه السلام نیز خداوند متعال به برکتش و به دعایش، مردگان بسیاری را زنده خواهد کرد پس از گذشت سال‌ها از مرگشان. از جمله اصحاب کهف، و بیست و پنج نفر از قوم موسی که به حقّ قضاوت می‌کنند و با آن عدالت می‌نمایند و یوشع بن نون وصیّ حضرت موسی، و مؤمن آل فرعون و سلمان فارسی و ابودجانه انصاری، و مالک اشتر، که در بحار و غیر آن از امام صادق علیه السلام روایت شده است.

بحار الانوار، ۵۳ / ۹۰

توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت عجل اللَّه فرجه

در بحار به نقل از کتاب عُدّة الداعی از سلمان فارسی آمده که گفت: شنیدم حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمود: همانا خدای عز و جل می‌فرماید:

ای بندگان من آیا چنین نیست که هر کس حاجت‌های بزرگی از شما بخواهد آن‌ها را برای او برآورده نمی‌سازید مگر اینکه به وسیله محبوب ترین افراد نزد شما واسطه بیاورد که آن حاجت را به گرامیداشت شفاعت کننده برای ایشان برمی آورید.

توجه کنید و بدانید که گرامی ترین و برترین مخلوق نزد من محمد صلی الله علیه وآله وسلم و برادر او علی است و بعد از او امامانی که وسائل به سوی خداوند هستند، همانا هر کس حاجتی برایش اهمیت دارد که نفع آن را خواستار است یا حادثه بزرگی بر آن پدیدار شود که می‌خواهد ضرر آن از او دفع گردد، باید که مرا به [وسیله ]محمد و خاندان معصوم او دعا کند، به بهترین گونه ای که کسی عزیزترین کسانش را نزد او شفیع می‌برید آن را برمی آورد آن حاجت را برای او خواهم برآورد.

مقدّم داشتن خواسته آن حضرت برخواسته خود

شاهد بر آنچه گفتیم روایتی است که فاضل محدث نوری قدس سره در کتاب نفس الرَّحمن به نقل از کتاب أمالی شیخ طوسی قدس سره به سند خود از منصور بزرج [۲] آورده که گفت: به حضرت ابی عبداللَّه
امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: ای سرور من، چه بسیار از شما یاد سلمان فارسی را می‌شنوم؟

فرمود: مگو سلمان فارسی. بلکه بگو: سلمان محمدی صلی الله علیه وآله وسلم. آیا می‌دانی چرا بسیار از او یاد می‌کنم؟ عرض کردم: نه، فرمود: برای سه صفت:

یکی: مقدم داشتن خواسته امیرمؤمنان علیه السلام بر خواسته خودش. دوّم: دوست داشتن فقرا، و برگزیدن آنها بر اهل ثروت و مکنت. سوّم: دوست داشتن علم و علما، همانا سلمان بنده صالح درستکار مسلمانی بود، و از مشرکین نبوده است [۱] .

می گویم: در این صفات و آنچه از آثار نیک بر آنها مترتب می‌شود تأمل کن، و از جمله آن آثار اینکه امامان علیهم السلام صاحب این صفات را دوست می‌دارند و مدح کنند و بستایند، و به این حدیث شریف عمل کن تا به سعادت دنیا و آخرت نایل شوی. خداوند، من و شما برادران مؤمن را توفیق دهد که او [به بندگانش] نزدیک و اجابت کننده دعا است.

[۲]: می‌گویم: او منصور بن یونس است و « بزرج » معرَّب « بزرگ » است و از شیخ و کشی حکایت شده که او واقفی بوده و نصّ بر حضرت رضا علیه السلام را انکار می‌کرده، ولی روایت کردن بزرگانی همچون ابن ابی عمیر و غیر او از وی، از اموری است که شاهد بر وثاقت اوست، لذا بعضی از علمای رجال او را از ثقات برشمرده اند، و اللَّه تعالی هو العالم.

[۱]: ۶۲۹. بحار الانوار، ۲۲ / ۳۲۷، ح ۳۳.

ماییم شعائر و أصحاب

توجه و تحقیق در معنی فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام: « ماییم شعائر و أصحاب » و از آنچه یاد کردیم معنی آنچه از امیرالمومنین حضرت علیه السلام روایت آمده معلوم گشت که فرمود: ای سلمان ما را از [مقام ]ربوبیّت پایین بدانید، و قسمت‌های بشری را از ما دفع نمایید که ما از آنها دوریم. و از آنچه بر شما روا است منزَّهیم. سپس درباره ما آنچه خواهید بگویید….

فرموده امام علیه السلام در زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام است که:

السَّلَامُ عَلَی نَفْسِ اللَّهِ تَعالی القائمة فیهِ بالسُّنَنِ [۲] ؛ سلام بر نَفْس خدای تعالی که قائم است در او به سنّتها.

و در زیارت دیگری راجع به آن حضرت علیه السلام است که:

السَّلامُ علی نَفْسِ اللَّهِ العُلْیا؛ سلام بر نَفْسِ عالیه خداوند.

و آنچه در تأویل فرموده خدای تعالی:

« تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ لَا أعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ » [۳] ؛ آمده که منظور از « نَفْس اللَّه » امیرالمؤمنین علیه السلام است [۴] .

و نیز از اینجا ظاهر می‌شود معنی فرموده آن حضرت علیه السلام در خطبه شقشقیّه:

یَنْحَدِرُ عَنّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَی إلَیَّ الطَّیْرُ؛ سیل فضیلت از من سرازیر می‌شود و هیچ پرواز کننده ای به قلّه عظمت من نخواهد رسید [۱] .

و همچنین معنی آنچه از امامان علیهم السلام روایت گردیده که هیچ کس نمی تواند آنان را توصیف کند.

[۲]: اقبال، ۶۴۶.
[۳]: سوره مائده، آیه ۱۱۶.
[۴]: بحار الانوار، ۱۰۰ / ۳۳۱.

[۱]: نهج البلاغه، خطبه سوّم.

منبع: مکیال المکارم

 

 

 

 

 

1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست