والعصر، إن الانسان لفي خسر، إلا الذين آمنوا و عملوا الصالحات، و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

تفاسیر و روایات درباره‌ی عصر

این مسأله محل اختلاف است که پرودگار عالم از جمله والعصر چه اراده نموده است؟ و این عصر که خداوند به او قسم خورده است، چه زمانی است و چیست ؟ بعضی از مفسرین گفته اند که: مراد نماز عصر است؛ زیرا نماز در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است، خصوصاً نماز عصر که نماز وسطی بوده و در قرآن به آن بیشتر اهمیت داده شده است. فخر رازی در تفسیرش روایتی نیز از رسول اکرم ﷺ برای تأیید این قول آورده است. بعضی دیگر گفته اند که مراد، عصر رسول اللہ ﷺﷺ است .

به این ترتیب که اگر بعضی از بزرگان «روز» داشته اند، رسول اکرمﷺﷺ «روزها» و بلکه، «عصرها» داشته است. روزی که توانست دخترکشی را از سرزمین حجاز بر دارد، روز پیامبر است. روزی که توانست رأفت، رحمت و مهربانی را جایگزین قساوت، ظلم و شقاوت کند، روز پیامبر بود. روزی که توانست الله را به جای بت منتشر کند، توحید را به جای شرک جایگزین کند و بت‌ها را در خانه خدا بشکند روز رسول اکرم ﷺ بود.

عصر، حضرت ولی‌عصر ، مهدی علیه السلام

بعضی دیگر گفته اند مراد، عصر حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف است؛ زیرا او هم نظیر رسول اکرم ﷺ روزها دارد؛ روز انتشار عدل؛ روز رفع ظلم از جهان؛ روز برافراشتن پرچم توحید روی زمین؛ روز بزرگ کردن مستضعف وکوبیدن مشرک؛ ملحد و استثمارگر؛ روز انتشار قوانین اسلام در جهان و … .

چکیده‌ی تفاسیر و روایات

آنچه از این معانی بهتر به نظر می رسد، معنای دیگر است و آن این که بگوییم مراد: عصاره عالم خلقت است و عصاره عالم خلقت، وجود مقدس حضرت بقية الله روحی فداه است. چنانچه او سر مستودع و سلالة النبيين است، از نظر دعاها و زیارتها. ریستیان کره ای ما در تشریح فضایل مهدی روحی فداه، به همین مقدار اکتفا می کنیم؛ زیرا از آنچه گفته شد، معلوم می شود که آنچه خوبان دارند، او تنها دارد. ازین رو داریم که پیامبر (ص) فرمودند: شب معراج دوازده نور در ساق عرش دیدم و نور دوازدهمی مثل ماه در میان ستارگان بود.

حضرت ولی‌عصر ، مهدی علیه السلام

قضیه مهدی عجل الله تعالى فرجه الشريف، یک قضیه خرق عادت است و ما در این جهان، قضایای خارق عادت فراوان داریم. نباید قضیه مهدی روحی فداه را یک جریان طبیعی بدانیم، تا در توجیه و تفسیر آن بکوشیم. قرآن شریف قضایای خارق عادت زیاد نقل می‌کند و اگر کسی بگوید یکی از علل این که قرآن قضایای خارق عادت را نقل میکند، این است که ما قضیه حضرت بقية الله را بتوانیم بپذیریم و آن را شبیه همان قضایای قرآن قرار دهیم، بعید به نظر نمی رسد.

قرآن، قضیه حضرت عیسی ﷺ را نقل می‌کند که او در گهواره برای مردم چنین گفت:

«انی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً، وجعلني مباركا أين ما كنت و أوصاني بالصلاة و الزكوة مادمت حيا . و برا بوالدتي و لم يجعلني جباراً شقياً . و السلام على يوم ولدت و يوم أموت و يوم أبعث حيا.»
همانا من بندهی خدایم، او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده و وجود مرا برای انسانها مبارک ومیمون کرده و نماز و زکات را به من توصیه نموده است . همچنین نیکویی به مادر به من توصیه شده و مرا ظالم وشقى خلق نکرده است . درود بر من، روزی که زاییده شدم و روزی که می میرم و روزی که زنده می شوم !

اگر ما به قضیه مهدی جعلی رسیدیم و گفتند که: او حین تولد، قرآن خواند و خبر از حکومت داد و این که او در طفولیت امام بود، استيحاش نکنیم و بدانیم که نظیر آن در عالم خلقت، فراوان بوده است.

قرآن قضیه حضرت یونس ﷺ را نقل میکند و سرانجام درباره ی او می فرماید:

«فلولا أنه كان من المسبحين . للبث في بطنه إلى يوم يبعثون.»
اگر نبود از تنزیه کنندگان، حتما تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.

تا ما از طول عمر ـ هزار سال، دو هزار سال، دو هزار سال و بیشتر . حضرت بقية الله متعجب نباشیم. آن خدایی که می تواند حضرت یونس را تا روز قیامت در شکم ماهی زنده نگاه دارد، می‌تواند ولّی خود را در قشر عصمت در این جهان باقی بدارد.

قرآن قضیه اصحاب فیل را نقل می‌کند و سرانجام می گوید:

«فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ»
پرستوها اصحاب فیل را مثل کاه جویده نمودند.

تا ما بدانیم حضرت بقية الله تعالى فرجه الشريف، به واسطه امدادهای غیبی(در روایات داریم سلاحهم رعب) می‌تواند به آسانی بر این جهان مسلط شود. شاید نتوان در اسلام قضیه ای پیدا کرد که مشهورتر از قضیه مهدی(ع) باشد . قضیه مهدی عجل الله تعالى فرجه الشريف در صدر اسلام قضیه ای فوق العاده ضروری و واضح است.

علامه مجلسی در جلد سیزده بحار، بیش از پنجاه آیه (و می گویند ۱۳۰ آیه ) در شأن مهدی(ع) آورده است. راویان اسلام از سنی و شیعه قریب به ده هزار روایت برای مهدی(ع) نقل کرده اند .

صفتی که پیامبر اسلام ﷺ به مهدی(ع) داده است و سایر ائمه نیز فرموده اند، چنین است:

به يملأ الله الأرض قسطاً وعدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا . «پروردگار عالم، به دست او زمین را پر از عدالت میکند، بعد از آن که پر از ظلم شده باشد.»

این روایت قطعاً از متواترات است؛ زیرا بیش از سیصد روایت دارای این جمله است . افرادی که قبل و بعد از غیبت به خدمت ایشان رسیده اند، کم نیستند. افرادی عادی نیستند و اگر بشود آنان را انکار کرد، قطعاً می شود اصل وجود اسلام را انکار نمود که اصلا پیامبری نبوده و اسلام نیاورده است. هیچ کسی از سنی و شیعه، منکر این نیست که قضیه مهدی(ع) جی قضیه ای است که پیامبر از او خبر داده و او است که پرچم اسلام را روی کره زمین افراشته میکند و عدالت، سرتاسر جهان را فرا می گیرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست